شکل جمع:
possessionsتصرف، دارایی، مالکیت، ید تسلط
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
possession of wealth and power
داشتن ثروت و قدرت
He lost all of his possessions in the war.
در جنگ همهی دارایی خود را از دست داد.
be in possession (of something)
(چیزی را) مالک بودن یا در اختیار داشتن
lose possession (of something)
(چیزی را) از دست دادن
take possession (of something)
(چیزی را) تصاحب کردن، در اختیار گرفتن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «possession» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/possession