امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Possessive

pəˈzesɪv pəˈzesɪv
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more possessive
  • صفت عالی:

    most possessive

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective C2
ملکی، سلطه‌گر، انحصارطلب

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- a possessive wife
- زنی که شوهرش را کاملاً تحت اختیار دارد
- a possessive father
- پدر سلطه‌گر
noun
حالت اضافه، حالت مضافُ‌الیه
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد possessive

  1. adjective greedy
    Synonyms:
    acquisitive avaricious controlling craving desirous dominating grabby grasping hoggish selfish

Collocations

ارجاع به لغت possessive

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «possessive» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/possessive

لغات نزدیک possessive

پیشنهاد بهبود معانی