تجهیزات، وسایل، لوازم، سازوبرگ، تدارکات، اسباب، ابزار، وسیله
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح متوسط
the building and equipment of the library
ساختمان و تجهیزات کتابخانه
sport equipment
وسایل ورزشی
military equipment
تجهیزات نظامی
a hospital with modern equipment
بیمارستانی با تجهیزات نوین
دانش، توانایی، قدرت (استعدادها و تواناییهای فردی)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
They don't seem to have the intellectual equipment for the task.
به نظر نمیرسد که توانایی فکری این کار را داشته باشند.
His equipment of empathy and understanding makes him a great listener and a trusted friend.
توانایی همدلی و درک او از او شنوندهای عالی و دوستی قابل اعتماد میسازد.
آمادهسازی، مجهزسازی، تجهیز
کارخانه و تجهیزات آن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «equipment» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/equipment