آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Army

ˈɑːrmi ˈɑːmi

شکل جمع:

armies

معنی army | جمله با army

noun countable B1

(نظامی) ارتش، لشگر، سپاه، گروه، دسته، جمعیت، صف

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح متوسط

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

the British army

نیروی زمینی انگلستان

The two armies clashed on the banks of the Euphrates.

دو قشون در ساحل فرات با هم برخورد کردند.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

the army of the east

سپاه شرق

the Salvation Army

سپاه رستگاری

the army of the unemployed

گروه عظیم بیکاران

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد army

  1. noun military force, usually for land
  1. noun group resembling military force

سوال‌های رایج army

شکل جمع army چی میشه؟

شکل جمع army در زبان انگلیسی armies است.

ارجاع به لغت army

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «army» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/army

لغات نزدیک army

پیشنهاد بهبود معانی