فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Artillery

ɑːrˈtɪləri ɑːˈtɪləri
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    artilleries

معنی

  • noun
    توپخانه، توپ
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد artillery

  1. noun weaponry or military unit
    Synonyms: arms, battery, bazooka, big guns, cannon, cannonry, force, gunnery, heavy stuff, munitions, ordnance, rainmakers, stovepipe, weapons

Collocations

ارجاع به لغت artillery

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «artillery» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/artillery

لغات نزدیک artillery

پیشنهاد بهبود معانی