آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Collocations
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۳ آذر ۱۴۰۳

    Battery

    ˈbætri ˈbætri

    شکل جمع:

    batteries

    معنی battery | جمله با battery

    noun A2

    باتری، باطری

    battery, باتری، باطری
    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی مقدماتی

    مشاهده

    a dead battery

    باتری خالی

    Does your battery need recharging?

    آیا باتری شما نیاز به پر شدن (شارژ کردن) دارد؟

    noun

    (نظامی) آتشبار، (توپخانه) دژ دارای توپخانه، سکو یا جایگاه توپ سنگین، یک دسته توپ یا موشک یا غیره، آتشبار، حمله با توپخانه

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری

    a ship's antiaircraft battery

    آتش‌بار ضدهوایی ناو

    The missile batteries started firing.

    گروه موشک‌ها شروع به آتش کرد.

    noun

    کوبش، کوفتن، درهم کوبی، داغان‌سازی، له‌سازی

    noun

    (موسیقی) سازهای ضربی، صدای طبل

    noun

    حقوق ضرب و جرح

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی حقوق

    مشاهده

    assault and battery

    حمله و ضرب و جرح

    noun

    دسته، سری، گروهی از چیزهای مشابه یا هم‌کاربرد

    a battery of hard tests

    سلسله آزمون‌های مشکل

    A battery of cameras were set to record every phase of the eclipse.

    تعدادی دوربین برای ضبط کلیه‌ی مراحل کسوف آماده شده بود.

    noun

    (آتشبار) دارای کالیبر یکجور، قبضه

    a battery of six guns

    شش قبضه توپ

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد battery

    1. noun series of similar things
      Synonyms:
      group set sequence chain series lot body cluster bunch bundle array suite ring clump batch clot
      Antonyms:
      individual
    1. noun physical abuse
      Synonyms:
      violence attack assault beating thumping mayhem mugging onslaught
    1. noun group of weapons
      Synonyms:
      guns artillery cannon gunnery unit cannonry

    Collocations

    battery defense

    (ارتش) پدافند دور تا دور آتش‌بار

    battery farm

    (انگلیس) مرغ‌داری (ویژه‌ی فرآورد تخم‌مرغ)

    battery headquarters

    (ارتش) ارکان آتش‌بار، ستاد آتش‌بار

    in battery

    (در مورد توپ سنگین) توپ آماده برای آتش

    the battery

    پارک باتری در شهر نیویورک (Battery Park هم می‌گویند)

    سوال‌های رایج battery

    معنی battery به فارسی چی میشه؟

    کلمه "battery" در زبان انگلیسی به معنای "باتری" است و به مجموعه‌ای از سلول‌های الکتروشیمیایی اطلاق می‌شود که انرژی شیمیایی را به انرژی الکتریکی تبدیل می‌کنند. باتری‌ها در زندگی روزمره ما نقش بسیار مهمی ایفا می‌کنند و در انواع وسایل الکترونیکی، خودروها، و حتی در سیستم‌های ذخیره‌سازی انرژی استفاده می‌شوند. در ادامه، به بررسی معانی، انواع، کاربردها و نکات جالب در مورد باتری‌ها می‌پردازیم.

    معانی و توضیحات

    1. تعریف پایه: باتری یک دستگاه الکتریکی است که انرژی شیمیایی را ذخیره کرده و آن را به انرژی الکتریکی تبدیل می‌کند. این فرآیند از طریق واکنش‌های شیمیایی درون سلول‌های باتری انجام می‌شود.

    2. اجزای باتری: یک باتری معمولی شامل سه قسمت اصلی است: کاتد (الکترود مثبت)، آند (الکترود منفی) و الکترولیت (ماده‌ای که بین دو الکترود قرار دارد و انتقال یون‌ها را ممکن می‌سازد).

    3. انواع باتری:

    - باتری‌های قابل شارژ (Rechargeable Batteries): این نوع باتری‌ها می‌توانند چندین بار شارژ شوند و از نو استفاده گردند. مثال‌هایی از این نوع باتری‌ها شامل باتری‌های لیتیوم-یون و نیکل-کادمیوم هستند.

    - باتری‌های غیرقابل شارژ (Non-rechargeable Batteries): این باتری‌ها پس از مصرف باید دور انداخته شوند. باتری‌های قلیایی و باتری‌های لیتیوم-کربن از این دسته هستند.

    کاربردها

    باتری‌ها در بسیاری از زمینه‌ها کاربرد دارند:

    - وسایل الکترونیکی: از تلفن‌های همراه و لپ‌تاپ‌ها گرفته تا دوربین‌ها و کنترل‌های از راه دور.

    - خودروها: باتری‌های خودرو برای استارت موتور و تأمین انرژی برای سیستم‌های الکتریکی خودرو استفاده می‌شوند.

    - سیستم‌های ذخیره‌سازی انرژی: باتری‌ها در سیستم‌های انرژی تجدیدپذیر مانند پنل‌های خورشیدی به منظور ذخیره‌سازی انرژی تولید شده استفاده می‌شوند.

    نکات جالب

    1. تاریخچه باتری: اولین باتری شناخته‌شده به نام "باتری بغداد" به حدود ۲۵۰ قبل از میلاد برمی‌گردد. این باتری به عنوان یک وسیله برای تولید جریان الکتریکی مورد استفاده قرار می‌گرفت.

    2. باتری‌های لیتیوم-یون: این نوع باتری‌ها به دلیل چگالی انرژی بالا و عمر طولانی، در وسایل الکترونیکی مدرن بسیار محبوب شده‌اند. آن‌ها معمولاً در گوشی‌های هوشمند و لپ‌تاپ‌ها استفاده می‌شوند.

    3. بازیافت باتری: باتری‌ها حاوی مواد شیمیایی خطرناک هستند و بازیافت آن‌ها برای محافظت از محیط زیست بسیار مهم است. فرآیند بازیافت باتری‌ها می‌تواند به کاهش آلودگی و صرفه‌جویی در منابع طبیعی کمک کند.

    4. پیشرفت‌های آینده: تحقیقات در زمینه باتری‌های حالت جامد و باتری‌های مبتنی بر گرافن در حال انجام است که می‌تواند منجر به تولید باتری‌های با ظرفیت بالاتر و ایمن‌تر شود.

    شکل جمع battery چی میشه؟

    شکل جمع battery در زبان انگلیسی batteries است.

    ارجاع به لغت battery

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «battery» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/battery

    لغات نزدیک battery

    • - batterie
    • - battering ram
    • - battery
    • - battery defense
    • - battery farm
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    personnel pervasive petrichor physical education placidity plagiarism safe zone sagacious sandcastle work spouse self-centered self-image comically self-love semipro علامت گذاشتن قیمت گذاری کردن مین گذاری مین‌گذار مین گذاری کردن خورد و خوراک چرک نویس سطح سقوط سفره سرمه سنج حجرالاسود سوگ شحنه
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.