شکل جمع:
batteriesتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
(ارتش) پدافند دور تا دور آتشبار
(انگلیس) مرغداری (ویژهی فرآورد تخممرغ)
(ارتش) ارکان آتشبار، ستاد آتشبار
(در مورد توپ سنگین) توپ آماده برای آتش
پارک باتری در شهر نیویورک (Battery Park هم میگویند)
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «battery» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/battery