امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Suite

swiːt swiːt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    suites

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable C1
همراهان، پیروان

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
noun countable
مجموعه، سری، سرویس، دسته، رشته، سلسله
- a bedroom suite
- مبلمان اتاق خواب
- She bought a three-piece suite for the living room.
- سه تکه مبل برای اتاق نشیمن خرید.
- a suite of offices
- چند اتاق اداره
noun countable
هتل اتاق مجلل هتل، آپارتمان، سوئیت، اندرونی link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی هتل

مشاهده
- a bridal suite
- اندرونی عروس (اتاق‌های عروس)
- a executive suite
- اتاق‌های مدیر‌عامل
noun countable
قطعه موسیقی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد suite

  1. noun set of rooms or furniture
    Synonyms:
    apartment array batch body chambers collection flat group lodging lot parcel rental series set tenement
  1. noun entourage of people
    Synonyms:
    array attendants batch body clutch cortege court escort faculty followers group lot retainers retinue servants set staff train
  1. noun series
    Synonyms:
    chain concatenation consecution line order progression row scale sequel sequence string succession train

ارجاع به لغت suite

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «suite» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/suite

لغات نزدیک suite

پیشنهاد بهبود معانی