گذشتهی ساده:
thumpedشکل سوم:
thumpedسومشخص مفرد:
thumpsتپنده، تاپتاپکننده
(عامیانه) بسیار بزرگ، جانانه، گنده
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «thumping» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/thumping