۵۰٪ تخفیف دانشجویی برای اشتراک هوش مصنوعی تا پایان تیر 🧑🏻‍🎓
آخرین به‌روزرسانی:

Thumping

ˈθʌmpɪŋ ˈθʌmpɪŋ

گذشته‌ی ساده:

thumped

شکل سوم:

thumped

سوم‌شخص مفرد:

thumps

معنی‌ها

adjective

تپنده، تاپ‌تاپ‌کننده

adjective

کوبنده، کوبشگر، کوبان

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
adjective

(عامیانه) بسیار بزرگ، جانانه، گنده

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد thumping

  1. verb move rhythmically
    Synonyms:
    beating knocking striking slapping pounding rapping whacking walloping poking
  1. verb make a dull sound
    Synonyms:
    thudding
  1. noun a heavy dull sound (as made by impact of heavy objects)
    Synonyms:
    thud thump clunk clump
  1. adjective (used informally) very large
    Synonyms:
    humongous whopping walloping banging

سوال‌های رایج thumping

گذشته‌ی ساده thumping چی میشه؟

گذشته‌ی ساده thumping در زبان انگلیسی thumped است.

شکل سوم thumping چی میشه؟

شکل سوم thumping در زبان انگلیسی thumped است.

سوم‌شخص مفرد thumping چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد thumping در زبان انگلیسی thumps است.

ارجاع به لغت thumping

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «thumping» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/thumping

لغات نزدیک thumping

پیشنهاد بهبود معانی