فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Whopping

ˈwɑːpɪŋ ˈwɒpɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • adjective
    گنده، خیلی بزرگ
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد whopping

  1. adjective enormous
    Synonyms: big, colossal, extraordinary, gargantuan, giant, gigantic, great, huge, immense, large, mammoth, massive, mighty, monstrous, mountainous, prodigious, tremendous
    Antonyms: little, small, teeny, tiny

ارجاع به لغت whopping

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «whopping» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/whopping

لغات نزدیک whopping

پیشنهاد بهبود معانی