با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه

    Technicality

    ˌteknəˈkæləti ˌteknəˈkæləti
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      technicalities

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun countable
    نکته‌ی فنی، اصطلاح فنی (معمولاً جزئی)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    - a legal technicality
    - اصطلاح فنی حقوقی
    - Due to a technicality in the contract, the company was able to terminate the agreement early without penalty.
    - به دلیل یک اصطلاح فنی در قرارداد، این شرکت توانست بدون جریمه قرارداد را زودتر فسخ کند.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد technicality

    1. noun loophole; minor detail
      Synonyms: escape clause, formality, minor point, nothing to speak of, nothing to write home about

    لغات هم‌خانواده technicality

    ارجاع به لغت technicality

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «technicality» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/technicality

    لغات نزدیک technicality

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی