با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه

    Technicalities

    ˌtɛk.nɪˈkæl.ə.tiz ˌtɛk.nɪˈkæl.ɪ.tiz
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun plural
    جزئیات فنی، نکات فنی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
    - The project was delayed due to unforeseen technicalities in the construction plans.
    - این پروژه به دلیل جزئیات فنی پیش‌بینی‌نشده‌ در نقشه‌های ساختمانی به تعویق افتاد.
    - It's important to understand the technicalities of the software before attempting to use it.
    - پیش از اقدام به استفاده از این نرم‌افزار، بهتر است با نکات فنی آن آشنا شوید.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد technicalities

    1. noun A small, often specialized element of a whole
      Synonyms: particulars, items, details
    2. noun A detail that is considered insignificant
      Synonyms: trivialities, trifles

    لغات هم‌خانواده technicalities

    ارجاع به لغت technicalities

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «technicalities» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/technicalities

    لغات نزدیک technicalities

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی