Integument

ɪnˈteɡjəmənt ɪnˈteɡjəmənt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
پزشکی پوشش، پوست، پوسته، جلد link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی پزشکی

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- Damage to the integument can lead to infections.
- آسیب به پوست می‌تواند به عفونت منجر شود.
- In humans, the integument includes the skin, hair, and nails.
- در انسان‌ها، پوشش شامل پوست، مو و ناخن‌ها است.
- Plants have an integument that protects their seeds.
- گیاهان دارای پوششی هستند که از دانه‌های آن‌ها محافظت می‌کند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد integument

  1. noun the tissue forming the external covering of the body
    Synonyms:
    skin covering hide coat envelope pelt epidermis aril tegmentum

ارجاع به لغت integument

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «integument» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/integument

لغات نزدیک integument

پیشنهاد بهبود معانی