اطلاعات محرمانه، اطلاعات سری، اطلاعات امنیتی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He was caught trying to sell military intel to a foreign government.
او هنگام تلاش برای فروش اطلاعات سری نظامی به دولت خارجی دستگیر شد.
The agency collected intel on the enemy’s plans.
آژانس، اطلاعات محرمانهای دربارهی برنامههای دشمن جمعآوری کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «intel» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/intel