امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Epidermis

ˌepəˈdɜrːmɪs ˌepɪˈdɜːmɪs
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
کالبدشناسی روپوست، پوست‌برونی، بشره، جلد

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد epidermis

  1. noun The tissue forming the external covering of the body
    Synonyms: cuticle, skin, dermis, integument, hide

ارجاع به لغت epidermis

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «epidermis» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/epidermis

لغات نزدیک epidermis

پیشنهاد بهبود معانی