شکل جمع:
remindersیادآور، یادآوریکننده، یادآوری
تذکر، یاد آوری
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He tied a string around his finger as a reminder.
برای یادآوری ریسمانی به دور انگشت خود بست.
Destroyed buildings were the sad reminders of war.
ساختمانهای ویران یادآور حزنانگیز جنگ بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «reminder» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/reminder