زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد 🌍
آخرین به‌روزرسانی:

Souvenir

ˌsuvəˈnɪər ˌsuːvnˈɪə

شکل جمع:

souvenirs

معنی souvenir | جمله با souvenir

noun countable B1

سفر سوغات، ره‌آورد (کالایی که مسافران و گردشگران از یک شهر یا روستا یا منطقه‌ می‌خرند تا پس از بازگشت از سفر به بستگان یا دوستان یا آشنایان هدیه دهند یا آن را نزد خود نگه دارند)

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی سفر

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

I like the souvenir I received from my grandmother.

سوغاتی که از مادربزرگم گرفتم دوست دارم.

My friend brought me a souvenir.

دوستم برایم ره‌آورد آورد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد souvenir

  1. noun keepsake from event
    Synonyms:
    reminder token remembrance memento gift memorial keepsake relic remembrancer trophy

سوال‌های رایج souvenir

شکل جمع souvenir چی میشه؟

شکل جمع souvenir در زبان انگلیسی souvenirs است.

ارجاع به لغت souvenir

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «souvenir» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/souvenir

لغات نزدیک souvenir

پیشنهاد بهبود معانی