آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Quarterly

ˈkwɔːrt̬ərli ˈkwɔːtəli

معنی quarterly | جمله با quarterly

adverb

سه ماهه، سه ماه یکبار، سه ماه به سه ماه

a quarterly report to shareholders

گزارش سه‌ماهه به سهام‌داران

quarterly wages

مزد سه‌ماهه

adjective

سه ماهه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

noun countable

سه‌ماهنامه‌ فصلنامه

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد quarterly

  1. adjective as a matter of usual practice
    Synonyms:
    periodically once a quarter once every three months by quarters
  1. adverb in three month intervals
    Synonyms:
    every quarter

لغات هم‌خانواده quarterly

  • adjective
    quarterly
  • adverb
    quarterly

ارجاع به لغت quarterly

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «quarterly» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/quarterly

لغات نزدیک quarterly

پیشنهاد بهبود معانی