گذشتهی ساده:
lastedشکل سوم:
lastedسومشخص مفرد:
lastsثابت، پایا، پایدار، پاینده، دیرپای، بادوام، ماندنی، پایسته، ماندگار، همیشگی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The effects of the pandemic have had lasting impacts on the global economy.
پیامدهای همهگیری جهانی اثرات پایداری بر اقتصاد جهانی داشته است.
This artist's paintings leave a lasting impression on anyone who views them.
نقاشیهای این هنرمند بر هر کسی که آنها را میبیند، تاثیری ماندگار میگذارد.
lasting friendship
دوستی همیشگی
lasting glory
افتخار پایدار
lasting peace
صلح پایدار
the lasting effect of his services to the country
اثر جاویدان خدمات او به کشور
a lasting solution to our problems
راهحلی پایدار برای مسائل ما
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «lasting» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/lasting