امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Undying

ʌnˈdaɪɪŋ ʌnˈdaɪ-ɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

adjective
لایزال، غیرفانی، پایدار، فناناپذیر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
- They swore undying loyalty to their leader.
- سوگند خوردند که نسبت به رهبر خود همیشه وفادار باشند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد undying

  1. adjective never-ending
    Synonyms:
    constant continuing deathless eternal everlasting immortal imperishable indestructible inextinguishable infinite interminable perennial permanent perpetual persistent unceasing undiminished unended unending unfading
    Antonyms:
    ending impermanent mortal

ارجاع به لغت undying

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «undying» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/undying

لغات نزدیک undying

پیشنهاد بهبود معانی