لایزال، غیرفانی، پایدار، فناناپذیر
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
They swore undying loyalty to their leader.
سوگند خوردند که نسبت به رهبر خود همیشه وفادار باشند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «undying» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/undying