با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Indissoluble

ˌɪndɪˈsɑːljəbl ˌɪndɪˈsɒljəbl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • adjective
    حل نشدنی، تجزیه نا پذیر، آب نشدنی، ناگداز، غیرقابل حل، بهم نخوردنی، منحل نشدنی، ماندگار، پایدار
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد indissoluble

  1. adjective Stable
    Synonyms: firm, infusible, lasting, insoluble, infrangible, irrefrangible
  2. adjective Binding
    Synonyms: permanent, enduring, durable, binding, unchangeable, insoluble, firm, imperishable, lasting
    Antonyms: soluble

ارجاع به لغت indissoluble

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «indissoluble» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/indissoluble

لغات نزدیک indissoluble

پیشنهاد بهبود معانی