آیکن بنر

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Indissoluble

ˌɪndɪˈsɑːljəbl ˌɪndɪˈsɒljəbl

معنی indissoluble

adjective

حل نشدنی، تجزیه نا پذیر، آب نشدنی، ناگداز، غیرقابل حل، بهم نخوردنی، منحل نشدنی، ماندگار، پایدار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد indissoluble

ارجاع به لغت indissoluble

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «indissoluble» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/indissoluble

لغات نزدیک indissoluble

پیشنهاد بهبود معانی