فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Infrangible

ɪnˈfrændʒʌbəl ɪnˈfrændʒɪbl

معنی و نمونه‌جمله

adjective

خردنشدنی، تجزیه‌ناپذیر، غیر‌قابل‌نقض

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

an infrangible law

قانون سرپیچی‌ناپذیر

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد infrangible

  1. adjective not capable of being violated or infringed
    Synonyms:
    absolute inviolable nonbreakable unshatterable

ارجاع به لغت infrangible

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «infrangible» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/infrangible

لغات نزدیک infrangible

پیشنهاد بهبود معانی