آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Infrared

ˌɪnfrəˈred ˌɪnfrəˈred

معنی infrared

noun adjective

(فیزیک) وابسته به اشعه مادون قرمز، فرو سرخ

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد infrared

  1. noun electromagnetic radiation with wavelengths longer than visible light but shorter than radio waves
    Synonyms:
    infrared radiation infrared light infrared emission
  1. noun the infrared region of the electromagnetic spectrum; electromagnetic wave frequencies below the visible range
    Synonyms:
    infrared frequency

ارجاع به لغت infrared

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «infrared» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/infrared

لغات نزدیک infrared

پیشنهاد بهبود معانی