با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Indelible

ɪnˈdeləbl ɪnˈdeləbl
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more indelible
  • صفت عالی:

    most indelible

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
پاک‌نشدنی، محونشدنی، ماندگار، ثابت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- an indelible stain
- لکه‌ی پاک‌نشدنی
- indelible ink
- جوهر ثابت
- indelible memory
- خاطره‌ی محونشدنی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد indelible

  1. adjective not able to be erased, indestructible
    Synonyms: enduring, ineffaceable, ineradicable, inerasable, inexpungible, inextirpable, ingrained, lasting, memorable, permanent, rememberable, stirring, unforgettable
    Antonyms: delible, destructible, erasable, impermanent

ارجاع به لغت indelible

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «indelible» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/indelible

لغات نزدیک indelible

پیشنهاد بهبود معانی