آیکن بنر

لیست کامل اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: پنج‌شنبه ۲۲ آبان ۱۴۰۴

    مکانیسم به انگلیسی

    معنی

    فونتیک فارسی / mekaanism /

    mechanism

    mechanism

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد مکانیسم

    با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

    مترادف:
    سازوکار
    مترادف:
    نظام
    مترادف:
    شیوه‌کار ساختار

    سوال‌های رایج مکانیسم

    مکانیسم به انگلیسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «مکانیسم» در زبان انگلیسی به Mechanism ترجمه می‌شود.

    مکانیسم به‌طور کلی به مجموعه‌ای از اجزا، فرآیندها یا عوامل گفته می‌شود که به شکلی منظم و هدفمند با یکدیگر تعامل می‌کنند تا نتیجه‌ای خاص به دست آید. این واژه در حوزه‌های مختلف علمی، فنی، زیستی و حتی اجتماعی به کار می‌رود و در هر زمینه، معنایی متناسب با ساختار و عملکرد آن دارد. ریشه‌ی واژه از زبان یونانی mekhane به معنای «دستگاه یا ابزار» گرفته شده و امروزه، مفهوم آن فراتر از صرفاً دستگاه‌های فیزیکی است و شامل نظام‌های پیچیده‌ی عملکردی نیز می‌شود.

    در علم فیزیک و مهندسی، مکانیسم به سامانه‌ای از اجزای مکانیکی گفته می‌شود که برای انتقال حرکت یا نیرو طراحی شده‌اند. برای مثال، چرخ‌دنده‌ها، اهرم‌ها، پیستون‌ها و فنرها همگی بخش‌هایی از مکانیسم‌های مختلف‌اند که انرژی را از شکلی به شکل دیگر تبدیل می‌کنند. این نوع مکانیسم‌ها اساس عملکرد بسیاری از ماشین‌آلات صنعتی، وسایل نقلیه و ابزارهای دقیق هستند. طراحی و تحلیل مکانیسم‌ها یکی از شاخه‌های مهم مهندسی مکانیک به شمار می‌رود و نقش تعیین‌کننده‌ای در بهبود بازدهی، ایمنی و دوام تجهیزات دارد.

    در زیست‌شناسی و پزشکی، مکانیسم به فرآیندهای درونی موجودات زنده اشاره دارد که موجب انجام عملکردهای حیاتی می‌شوند. برای نمونه، مکانیسم تنفس، مکانیسم تنظیم دمای بدن یا مکانیسم عملکرد سیستم ایمنی، همگی نشان‌دهنده‌ی سازوکارهای طبیعی بدن برای بقا و تعادل‌اند. دانشمندان از طریق مطالعه‌ی این مکانیسم‌ها، می‌توانند نحوه‌ی کار اندام‌ها را بهتر درک کرده و راهکارهایی برای درمان بیماری‌ها ارائه دهند. در این معنا، «مکانیسم» بیانگر منطق علمی و زنجیره‌ی علت و معلولی رخدادهای زیستی است.

    در علوم انسانی و روان‌شناسی، واژه‌ی مکانیسم بیشتر به فرآیندهای ذهنی و رفتاری اشاره دارد که در واکنش به محرک‌های بیرونی یا درونی فعال می‌شوند. برای مثال، در روان‌شناسی اصطلاح «مکانیسم‌های دفاعی» (Defense Mechanisms) به شیوه‌هایی گفته می‌شود که ذهن برای محافظت از فرد در برابر اضطراب یا تعارض‌های درونی به کار می‌گیرد. هرچند در این زمینه، مکانیسم جنبه‌ی فیزیکی ندارد، اما همچنان نشان‌دهنده‌ی نوعی ساختار منظم و قابل پیش‌بینی در عملکرد ذهن است.

    مکانیسم مفهومی است که نظم، پیوستگی و منطق عملکرد را در هر سامانه‌ای توصیف می‌کند — چه آن سامانه فنی و ملموس باشد، چه زیستی یا ذهنی. فهم دقیق مکانیسم‌ها به انسان امکان می‌دهد تا پدیده‌ها را نه صرفاً به عنوان رخداد، بلکه به عنوان زنجیره‌ای از روابط علت و معلول درک کند. از این منظر، مکانیسم پلی است میان مشاهده و تبیین، میان پدیده و قانون. بدون درک مکانیسم‌ها، علم و فناوری در سطح توصیف باقی می‌ماند؛ اما با شناخت آن‌ها، به مرحله‌ی پیش‌بینی و کنترل می‌رسد.

    ارجاع به لغت مکانیسم

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «مکانیسم» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/مکانیسم

    لغات نزدیک مکانیسم

    • - مکانیزه سازی
    • - مکانیزه کردن
    • - مکانیسم
    • - مکانیسم دفاعی
    • - مکانیسم ماشه
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tend I'm afraid so vehemently long-running disagreement respectfully disagree reach a compromise i imminently eventful instead initiation instinctively insufficient غلتان غذا قلیان قورت غوره غیظ فائض فطرت فراق فصیح فضول التزام فهرست قانون‌گذار قانون گذاری کردن
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.