فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Survivor

sərˈvaɪvər səˈvaɪvə

شکل جمع:

survivors

معنی

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد survivor

  1. noun one who lives through affliction
    Synonyms:
    one still living one who has escaped one spared one left behind heir descendant posterity subsister widow widower orphan relict derelict

لغات هم‌خانواده survivor

ارجاع به لغت survivor

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «survivor» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/survivor

لغات نزدیک survivor

پیشنهاد بهبود معانی