آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Orphan

ˈɔːrfn ˈɔːfn

شکل جمع:

orphans

معنی orphan | جمله با orphan

noun verb - transitive countable C2

طفل یتیم، بی پدر و مادر، یتیم کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

At the age of five he became an orphan.

در سن پنج سالگی یتیم شد.

an orphan home

یتیم خانه

نمونه‌جمله‌های بیشتر

Many children were orphaned by war.

جنگ کودکان بسیاری را یتیم کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد orphan

  1. noun child without parents
    Synonyms:
    waif stray foundling ragamuffin

سوال‌های رایج orphan

شکل جمع orphan چی میشه؟

شکل جمع orphan در زبان انگلیسی orphans است.

ارجاع به لغت orphan

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «orphan» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/orphan

لغات نزدیک orphan

پیشنهاد بهبود معانی