فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Foundling

ˈfaʊndlɪŋ ˈfaʊndlɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    بچه سر راهی، لقیط
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد foundling

  1. noun orphan
    Synonyms: waif, castaway

ارجاع به لغت foundling

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «foundling» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/foundling

لغات نزدیک foundling

پیشنهاد بهبود معانی