گذشتهی ساده:
starvedشکل سوم:
starvedسومشخص مفرد:
starvesوجه وصفی حال:
starvingاز گرسنگی مردن، از گرسنگی تلف شدن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط
The famine caused many people in the village to starve.
قحطی باعث شد بسیاری از مردم روستا از گرسنگی بمیرند.
The animals in the desert must adapt to harsh conditions, or else they will starve.
حیوانات در بیابان باید خود را با شرایط سخت وفق دهند در غیر این صورت از گرسنگی تلف خواهند شد.
گرسنگی کشیدن، از گرسنگی رنج بردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Feed the cows; they're starving.
به گاوها غذا بده، دارند گرسنگی میکشند.
The refugees were forced to starve.
پناهندگان مجبور شدند از گرسنگی رنج ببرند.
قدیمی از سرما مردن
He was left to starve in the bitter cold.
او را در سرمای شدید رها کردند تا از سرما بمیرد.
The traveler was afraid he would starve if he couldn't find shelter.
مسافر میترسید اگر سرپناهی پیدا نکند از سرما بمیرد.
انگلیسی بریتانیایی از سرما رنج بردن (بهشدت)
During the winter storm, the poor child began to starve in the chilling wind.
در طول طوفان زمستانی، کودک بیچاره داشت در باد سرد از سرما رنج میبرد.
The homeless man could feel himself starting to starve as the temperature dropped below freezing.
مرد بیخانمان میتوانست احساس کند که با پایین آمدن دما به زیر صفر، شروع به از سرما رنج بردن میکند.
سخت کمبود داشتن، تشنهی ... بودن
The orphan girl starved for affection.
دختر یتیم تشنهی محبت بود.
Without love and attention, a person can emotionally starve.
بدون عشق و توجه، فرد میتواند از نظر عاطفی سخت کمبود داشته باشد.
گرسنگی دادن، از گرسنگی کشتن
The cruel king would often starve his prisoners.
پادشاه ظالم اغلب زندانیان خود را از گرسنگی میکشد.
to starve an enemy into surrender
با گرسنگی دادن دشمن را وادار به تسلیم کردن
قدیمی از سرما تلف کردن
The harsh winter made it easy to starve the crops in the fields.
زمستان سخت، از سرما تلف کردن محصولات در مزارع را آسان کرد.
The bitter cold could starve even the hardiest of animals.
سرمای شدید میتواند حتی سرسختترین حیوانات را از سرما تلف کند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «starve» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/starve