شکل جمع:
zookeepersنگهبان باغوحش
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The zookeeper cleaned the elephant’s enclosure.
نگهبان باغوحش محوطهی فیل را تمیز کرد.
She always wanted to be a zookeeper and work with animals.
او همیشه میخواست نگهبان باغوحش شود و با حیوانات کار کند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «zookeeper» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/zookeeper