آخرین به‌روزرسانی:

Zookeeper

ˈzuːˌkiːpər ˈzuːˌkiːpə

شکل جمع:

zookeepers

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

نگهبان باغ‌وحش

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

The zookeeper cleaned the elephant’s enclosure.

نگهبان باغ‌وحش محوطه‌ی فیل را تمیز کرد.

She always wanted to be a zookeeper and work with animals.

او همیشه می‌خواست نگهبان باغ‌وحش شود و با حیوانات کار کند.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت zookeeper

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «zookeeper» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/zookeeper

لغات نزدیک zookeeper

پیشنهاد بهبود معانی