آیکن بنر

فقط تا پایان شهریور فرصت دارید اشتراک را با قیمت فعلی تهیه کنید

خرید اشتراک با قیمت فعلی فقط تا پایان شهریور

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Watchkeeper

American: ˈwɑːtʃˌkiːpər / / ˈwɒːtʃ- British: ˈwɒtʃˌkiːpə

معنی watchkeeper | جمله با watchkeeper

noun countable

(علوم و فنون دریایی) افسر نگهبان عرشه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

Watchkeepers are ready to assist in case of trouble.

افسران نگهبان عرشه، آماده‌ی کمک‌رسانی در صورت بروز مشکل هستند.

The watchkeeper is responsible for the safety of the ship.

افسر نگهبان مسئول ایمنی کشتی است.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد watchkeeper

  1. noun person who guards, is on lookout

ارجاع به لغت watchkeeper

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «watchkeeper» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/watchkeeper

لغات نزدیک watchkeeper

پیشنهاد بهبود معانی