Ranger

ˈreɪndʒər ˈreɪndʒə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
جنگل‌بان، تفنگ‌دار سواره، هنگ‌سوار، ولگرد خانه‌به‌دوش

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ranger

  1. noun Forester
    Synonyms: forest ranger, fire warden, game-warden, woodsman
  2. noun Trooper
    Synonyms: soldier, mounted police officer, policeman, patrolman, policewoman, texas ranger, commando, rover, guard, trooper, wanderer, warden
  3. noun An official who is responsible for managing and protecting an area of forest
    Synonyms: fire warden, forest-fire-fighter

ارجاع به لغت ranger

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ranger» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ranger

لغات نزدیک ranger

پیشنهاد بهبود معانی