۷۰٪ تخفیف تا پایان اسفند - اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی 💚

Ranger

ˈreɪndʒər ˈreɪndʒə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
جنگل‌بان، تفنگ‌دار سواره، هنگ‌سوار، ولگرد خانه‌به‌دوش

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ranger

  1. noun forester
    Synonyms:
    woodsman forest ranger game-warden fire warden
  1. noun trooper
    Synonyms:
    soldier policeman guard patrolman mounted police officer warden rover wanderer policewoman texas ranger commando
  1. noun an official who is responsible for managing and protecting an area of forest
    Synonyms:
    fire warden forest-fire-fighter

ارجاع به لغت ranger

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ranger» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ranger

لغات نزدیک ranger

پیشنهاد بهبود معانی