امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Janitor

    ˈdʒænət̬ər ˈdʒænɪtə
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      janitors

    توضیحات

    در انگلیسی بریتانیایی به‌جای janitor از caretaker استفاده می‌شود.

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    noun countable C2
    انگلیسی آمریکایی (انگلیسی اسکاتلندی) سرایدار، فراش، مستخدم (به‌خصوص در مدرسه)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام
    - The janitor swept the hallways every morning.
    - سرایدار هر روز صبح راهروها را جارو می‌کرد.
    - The janitor found a lost backpack in the gym.
    - مستخدم کوله‌پشتی گمشده‌ای را در باشگاه پیدا کرد.
    noun countable
    دربان
    - The janitor welcomed the visitors with a warm smile.
    - دربان با لبخندی گرم از بازدیدکنندگان پذیرایی کرد.
    - As the janitor checked the guest list, he nodded at familiar faces.
    - درحالی‌که دربان لیست مهمانان را بررسی می‌کرد، به چهره‌های آشنا سر تکان داد.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد janitor

    1. noun person who cleans and maintains
      Synonyms:
      caretaker custodian attendant superintendent sweeper porter cleaning person concierge gatekeeper doorkeeper doorperson watchperson super sitter house sitter

    ارجاع به لغت janitor

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «janitor» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/janitor

    لغات نزدیک janitor

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    دوفتیله ای دوقطعه ساز دولتمرد با نفوذ دون روال دون شمردن کسی دون پندارانه دونویسه دوکپهای دوگنجایشی دو آسه ای دچار اعتصاب دچار جنون آتش افروزی دچار روان تکان کردن دچار ضلالت شدن دچار غفلت دچارصفرا دچار تورم دچار دلهره دچار روان شیدایی دژ روان کردن روحیه