با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Warded

American: ˈwɔːrdəd British: ˈwɔːdɪd
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • سوم شخص مفرد:

    wards
  • وجه وصفی حال:

    warding

معنی

  • adjective
    (به‌ویژه کلید یا سوراخ قفل) دندانه‌دار
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد warded

  1. verb To prohibit from occurring by advance planning or action.
    Synonyms: prevented, precluded, obviated, forestalled
  2. verb Watch over or shield from danger or harm; protect
    Synonyms: fended, shielded, guarded, secured, safeguarded, preserved, defended

ارجاع به لغت warded

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «warded» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/warded

لغات نزدیک warded

پیشنهاد بهبود معانی