آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Paragon

ˈperəɡɑːn ˈpærəɡən

معنی paragon | جمله با paragon

noun verb - transitive

معیار، مقیاس رفعت و خوبی، نمونه کامل، رقابت کردن، به‌عنوان نمونه به‌کار بردن، برتری یافتن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

a paragon of virtue

نمونه‌ی کامل زهد و تقوا

His father was a paragon of generosity and honesty.

پدرش خدای سخاوت و درستکاری بود.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد paragon

ارجاع به لغت paragon

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «paragon» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/paragon

لغات نزدیک paragon

پیشنهاد بهبود معانی