گذشتهی ساده:
cheekedشکل سوم:
cheekedسومشخص مفرد:
cheeksوجه وصفی حال:
cheekingشکل جمع:
cheeksتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کالبدشناسی
گونه بر گونه، بسیار نزدیک، لپ به لپ
صمیمی، بسیار نزدیک، خودمانی
به شوخی، شوخیوار، بهطور غیرجدی
(حرف عیسی: اگر کسی به یک گونهات سیلی زد، گونهی دیگر را نیز جلو ببر) در مقابل ظلم و خشونت مهربانی کن، بدی را با نیکی پاسخ بده
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «cheek» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/cheek