Jurist

ˈdʒʊrɪst ˈdʒʊərɪst
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
حقوق ( juristic ) قانون‌دان، حقوقدان

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد jurist

  1. noun jurisprudent
    Synonyms: attorney, barrister, counsel, counsellor, counselor, defender, judge, justice, lawyer, legal adviser, legal expert, legal scholar, magistrate

ارجاع به لغت jurist

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «jurist» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/jurist

لغات نزدیک jurist

پیشنهاد بهبود معانی