گذشتهی ساده:
drummedشکل سوم:
drummedسومشخص مفرد:
drumsوجه وصفی حال:
drummingشکل جمع:
drumsتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
1- (در اصل) با نواختن کوس از ارتش اخراج کردن 2- (با رسوایی) اخراج کردن
1- (با نواختن کوس) فراخواندن، احضار کردن 2- بازار گرمی کردن، (با تبلیغ و مراجعه به مردم) کار و کاسبی را رو به راه کردن، ترویج کردن
چیزی را در سر کسی فرو کردن، مدام یادآوری کردن، دائما متذکر شدن
(عامیانه) بازارگرمی کردن، جلب توجه یا علاقه کردن
(برای کسی یا چیزی) جلب حمایت کردن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «drum» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/drum