امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Centrifugal

senˈtrɪfjɪɡl̩ senˈtrɪfjʊɡl̩
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

noun adjective
گریزنده از مرکز، فرار از مرکز

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- the centrifugal force
- نیروی مرکز گریز، نیروی گریز از مرکز
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد centrifugal

  1. adjective radiating from a central point
    Synonyms: deviating, diffusive, divergent, diverging, eccentric, efferent, outward, radial, spiral, spreading
    Antonyms: centripetal

ارجاع به لغت centrifugal

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «centrifugal» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/centrifugal

لغات نزدیک centrifugal

پیشنهاد بهبود معانی