آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:

Engine

ˈendʒɪn ˈendʒɪn

شکل جمع:

engines

معنی engine | جمله با engine

noun countable A2

موتور

The boat’s engine failed halfway across the lake, forcing them to paddle back.

موتور قایق در نیمه‌ی راه دریاچه از کار افتاد و آن‌ها مجبور شدند با پارو برگردند.

I repaired this car's engine.

موتور این اتومبیل را تعمیر کردم.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

engines of torture

آلات شکنجه

engines of warfare

ابزار جنگ

noun countable

لوکوموتیو، موتور قطار

همچنین می‌توان از locomotive استفاده کرد.

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

The new electric engine is quieter and more powerful than the previous model.

لوکوموتیو برقی جدید از مدل قبلی بی‌صداتر و قدرتمندتر است.

They detached the engine from the rest of the train for maintenance.

آن‌ها لوکوموتیو را برای تعمیرات از بقیه‌ی قطار جدا کردند.

noun countable

محرک، موتور محرک

Tourism has become the engine behind the region’s rapid economic expansion.

گردشگری به موتور گسترش سریع اقتصادی منطقه تبدیل شده است.

Education is often described as the engine that drives social development.

آموزش اغلب به‌عنوان موتوری توصیف می‌شود که توسعه‌ی اجتماعی را پیش می‌برد.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد engine

سوال‌های رایج engine

شکل جمع engine چی میشه؟

شکل جمع engine در زبان انگلیسی engines است.

ارجاع به لغت engine

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «engine» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/engine

لغات نزدیک engine

پیشنهاد بهبود معانی