آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Engine

ˈendʒɪn ˈendʒɪn

شکل جمع:

engines

معنی engine | جمله با engine

noun countable A2

موتور، ماشین، اسباب، آلت، محرک، ماشین بخار

I repaired this car's engine.

موتور این اتومبیل را تعمیر کردم.

engines of torture

آلات شکنجه

نمونه‌جمله‌های بیشتر

engines of warfare

ابزار جنگ

verb - transitive

تدبیر کردن، نقشه کشیدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد engine

  1. noun device that drives a machine
    Synonyms:
    motor machine mechanism implement tool instrument device apparatus generator transformer dynamo contrivance appliance turbine barrel cylinder piston means agent diesel power plant powerhouse power train fan weapon horses pot rubber band putt-putt what’s under the hood

سوال‌های رایج engine

شکل جمع engine چی میشه؟

شکل جمع engine در زبان انگلیسی engines است.

ارجاع به لغت engine

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «engine» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/engine

لغات نزدیک engine

پیشنهاد بهبود معانی