امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Apollo

    əˈpɑːloʊ əˈpɒləʊ
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی

    noun
    (یونان قدیم) خدای آفتاب و زیبایی و شعر و موسیقی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد apollo

    1. noun (Greek mythology) Greek god of light; god of prophecy and poetry and music and healing; son of Zeus and Leto; twin brother of Artemis
      Synonyms:
      phoebus orpheus phoebus-apollo biosatellite intelsat telstar syncom elektron lunik voskhod ers gatv lofti oao ogo oso pageos samos secor wresat zond alouette atda polymnia

    ارجاع به لغت apollo

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «apollo» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/apollo

    لغات نزدیک apollo

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    دودگیر دور از جاده دور از مد نظر دور افتاده کردن دور زدن یک مانع دور سر گردانی دور لگام دوران انتقاد دوران زوال دوران کیهان دوران خدمت نظام دوربین فیلمبرداری ویدیو و تلویزیون دورفتاده دورنما مانند دوره فروشی کردن دورگه شدگی دورین دوزندگی کردن دوست خواهروار دوطرفگی