جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

Admiral

ˈædmrəl ˈædmrəl

معنی و نمونه‌جمله‌ها

(نیروی دریایی) دریاسالار، امیرالبحر، فرمانده، عالی‌ترین افسر نیروی دریایی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

rear admiral

دریادار

vice admiral

دریابان

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد admiral

noun an officer of the highest rank, ranking just above a vice admiral and having the insignia of four stars

Synonyms:

naval officer full admiral commander-in-chief chief of naval operations commander of the fleet admiralty office of the admiral

ارجاع به لغت admiral

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «admiral» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/admiral

لغات نزدیک admiral

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!