Butterfish

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun plural
جانورشناسی انواع ماهی‌هایی که فلس آن‌ها از لایه‌ی لیز و لعاب مانندی پوشیده است (به‌ویژه ماهیان تیره‌ی Stromateidae)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد butterfish

  1. noun Small marine fish with a short compressed body and feeble spines
    Synonyms: stromateid fish, stromateid
  2. noun Slippery scaleless food fish of the northern Atlantic coastal waters
    Synonyms: rock gunnel, Pholis gunnellus

ارجاع به لغت butterfish

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «butterfish» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/butterfish

لغات نزدیک butterfish

پیشنهاد بهبود معانی