آخرین به‌روزرسانی:

Chrysalis

ˈkrɪsəlɪs ˈkrɪsəlɪs

شکل جمع:

chrysalises

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

پیله، شفیره

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

During the chrysalis stage, the insect does not eat or move much.

در مرحله‌ی پیله، حشره زیاد حرکت نمی‌کند و غذا نمی‌خورد.

The children watched in amazement as the butterfly emerged from the chrysalis.

کودکان با تعجب تماشا کردند که پروانه از شفیره بیرون آمد.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت chrysalis

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «chrysalis» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/chrysalis

لغات نزدیک chrysalis

پیشنهاد بهبود معانی