گذشتهی ساده:
neckedشکل سوم:
neckedسومشخص مفرد:
necksوجه وصفی حال:
neckingشکل جمع:
necksکالبدشناسی گردن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کالبدشناسی
The doctor gently palpated her neck.
پزشک بهآرامی گردن او را لمس کرد.
Her necklace shimmered against her smooth neck.
گردنبندش روی گردن صافش میدرخشید.
پوشاک یقه
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
I tightened the neck of my shirt to keep out the cold.
یقهی پیراهنم را سفت کردم تا سرما نخورم.
His polo shirt had a high neck.
پولوشرت او یقهی بلندی داشت.
گردن (بطری)، دسته (ویولن)
the neck of a bottle
گردن بطری
The carvings on the violin's neck added to its beauty.
حکاکیهای روی دستهی ویولن بر زیبایی آن افزوده است.
کالبدشناسی دهانه، گردن (قسمت باریک عضو بدن)
the neck of the uterus
دهانهی رحم
The doctor carefully examined the woman's neck during the pelvic exam.
پزشک حین معاینهی لگن گردن رحم زن را بهدقت بررسی کرد.
قدیمی دستیازی و ماچ کردن، عشقبازی کردن
He loves to neck with her on the beach under the moonlight.
دوست دارد با او در ساحل زیر نور مهتاب دستیازی کند.
The engaged couple necked on the back seat of the car.
آن دو نامزد در صندلی عقب اتومبیل عشقبازی کردند.
انگلیسی بریتانیایی سرکشیدن (نوشیدن خیلی سریع بهویژه الکل)
He necked his whiskey.
ویسکیاش رو سرکشید.
She necked her beer.
آبجو رو سرکشید.
کالبدشناسی گردنه (گذرگاه نسبتاً باریکی که دو تودهی بزرگ آب را به هم متصل میکند)
The rocky cliffs lined either side of the neck.
صخرههای سنگی در دو طرف گردنه قرار داشتند.
Sailors often faced treacherous conditions when passing through the neck.
ملوانان اغلب هنگام عبور از گردنه با شرایط پرخطر مواجه میشدند.
کالبدشناسی گردن، طوق (قسمتی از دندان بین تاج و ریشه)
The dentist removed the decay that had formed near the neck of the tooth.
دندانپزشک پوسیدگیهایی که در نزدیکی گردن دندان ایجاد شده بود از بین برد.
The dentist applied a sealant to protect the sensitive neck of the tooth from further damage.
دندانپزشک برای محافظت از طوق حساس دندان در برابر آسیب بیشتر از سیلانت استفاده کرد.
زمینشناسی گردن (سیمایی برجمانند متشکل از هستهی آذرین یک آتشفشان منقرض که بخشهای بیرونی آن فرسایش یافته است)
The hikers marveled at the unique formations created by the volcanic neck.
کوهنوردان از ساختار منحصربهفرد ایجاد شده توسط ستون سنگهای آذرین آتشفشانی شگفتزده شدند.
The geologist observed the massive neck of magma.
زمینشناس گردن عظیم ماگما را مشاهده کرد.
اختلاف کم
He won the competition by a neck.
مسابقه را با اختلاف کم برد.
The team won the match by a neck.
این تیم در این مسابقه با اختلاف کم پیروز شد.
محل، منطقه
He is not from this neck of the woods.
او اهل این محل نیست.
I am from this neck.
اهل این منطقه هستم.
منقبض شدن
The metal pipe began to neck under pressure.
لولهی فلزی تحت فشار شروع منقبض شدن کرد.
The plastic bottle necked.
بطری پلاستیکی منقبض شد.
(عامیانه) سخت تنبیه شدن، مورد نکوهش قرارگرفتن
کاملاً، کلاً، تمامی
this, our, etc. neck of the woods
این حوالی، این دوروبر، این اطراف، این منطقه، این ناحیه
شهرت (یا شغل یا جان و غیره) خود را به خطر انداختن
گردن فرازی کردن، خود را در معرض تمسخر (یا ناکامی و غیره) احتمالی قراردادن
1- (اسبدوانی) مسابقه را با یک سر و گردن بردن (یا باختن) 2- با اختلاف کم بردن (یا باختن)
بار گناهان گذشته (که گریبانگیر انسان میشود)، عذابوجدان، دردسر بزرگ
پاپی و مواظب کسی شدن، مرتب مزاحم و مراقب بودن
(عامیانه) احمق بودن
سرخر بزرگ، مزاحم، ناخوشایند
(عامیانه) کشتن، خفه کردن
کلمه "neck" در زبان انگلیسی به معنای "گردن" است و از واژههای پرکاربرد در زبان انگلیسی محسوب میشود. گردن به بخشی از بدن انسان و حیوانات اطلاق میشود که سر را به تنه متصل میکند. در ادامه به بررسی معانی مختلف، توضیحات و نکات جالب درباره این واژه میپردازیم.
معانی و توضیحات
1. گردن (Neck):
گردن بخشی است که سر را نگه میدارد و دارای ساختارهای مهمی مانند عروق خونی، اعصاب و ماهیچهها است. گردن همچنین در حرکت سر و چرخش آن نیز نقش دارد. در انسان، گردن از هفت مهره گردنی تشکیل شده است که به نام "مهرههای سرویکال" شناخته میشود.
2. استعمالات مجازی:
کلمه "neck" در زبان انگلیسی ممکن است به صورت مجازی نیز به کار رود. به عنوان مثال، در اصطلاح "neck and neck" به معنای رقابت نزدیک و مساوی بین دو طرف است. این اصطلاح معمولاً در مسابقات ورزشی و رقابتهای دیگر به کار میرود.
3. پوشاک و مد:
در دنیای مد، گردن به عنوان قسمتی از لباس نیز مورد توجه قرار میگیرد. "Neckline" به خط گردن لباس اشاره دارد و میتواند اشکال مختلفی مانند گرد، V شکل یا مربع داشته باشد. این طراحیها میتوانند تأثیر زیادی بر ظاهر کلی فرد داشته باشند.
4. در فرهنگ و هنر:
گردن در هنر و ادبیات نیز نماد زیبایی و جذابیت محسوب میشود. بسیاری از نقاشان و مجسمهسازان به زیبایی گردن توجه ویژهای داشته و آن را در آثار خود به تصویر کشیدهاند.
5. مسائل پزشکی:
مشکلات مربوط به گردن، مانند درد گردن یا آسیبهای ورزشی، موضوعات رایجی هستند. آسیبهای گردن میتوانند به دلیل تصادفات، حرکات ناگهانی یا نشستن نادرست ایجاد شوند. در این موارد، مراجعه به پزشک و فیزیوتراپی میتواند کمک کند.
نکات جالب
- تاریخچه: واژه "neck" از زبانهای قدیمیتر مانند انگلیسی باستان و زبانهای ژرمنی منشأ گرفته است و در طول زمان معانی و استعمالات آن گسترش یافته است.
- تنوع در زبانها: در زبانهای مختلف، واژههایی برای گردن وجود دارد که هر کدام بار معنایی و فرهنگی خاص خود را دارند. به عنوان مثال، در زبان فارسی واژه "گردن" به همین معنی استفاده میشود.
- نقش در ارتباطات غیرکلامی: گردن میتواند در بیان احساسات و حالتهای روحی نیز نقش داشته باشد. به عنوان مثال، حرکت سر به سمت پایین میتواند نشانهای از عدم اعتماد به نفس یا خجالت باشد.
- گردن در دنیای حیوانات: در بسیاری از حیوانات، گردن نقش مهمی در بقا دارد. به عنوان مثال، گردن طولانی زرافه به او کمک میکند تا به برگهای بلند درختان دسترسی پیدا کند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «neck» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/neck