(جغرافی: باریکه زمینی که دو خشکی را بههم وصل میکند) برزخ، باریکه (میان دو دریا)، باریک زمین
The isthmus of Panama joins North and South America.
برزخ پاناما امریکای شمالی را به امریکای جنوبی وصل میکند.
(کالبدشناسی - جانورشناسی : باریکهای از بافت که دو بخش بزرگتر اندام را بههم وصل میکند - مجرای باریک میان دو حفرهی بزرگتر) تنگه، تنگراه، پل راه
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
the isthmus of the thyroid
پل راه غدهی تیروئید
the isthmus of the fallopian tubes
تنگراه لولههای فالوپ
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «isthmus» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/isthmus