با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Cervix

ˈsɜrːvɪks ˈsɜːvɪks
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    cervix

معنی و نمونه‌جمله

  • noun
    پشت گردن، قفا، گردنه
    • - She has cancer of the cervix.
    • - او سرطان گردن زهدان دارد.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد cervix

  1. noun The part of an organism (human or animal) that connects the head to the rest of the body
    Synonyms: neck
  2. noun Necklike opening to the uterus
    Synonyms: uterine cervix, cervix-uteri

ارجاع به لغت cervix

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «cervix» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/cervix

لغات نزدیک cervix

پیشنهاد بهبود معانی