امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Currant

ˈkɜrːnt ˈkʌrənt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
گیاه‌شناسی کشمش (بی‌دانه)، مویز

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- The currant scones were a hit at the afternoon party.
- کلوچه‌های کشمشی در مهمانی بعدازظهر مورد استقبال قرار گرفت.
- I love snacking on currants while watching a movie.
- من عاشق خوردن مویز در حین تماشای فیلم هستم.
noun countable
گیاه‌شناسی انگورفرنگی سیاه
- The farmer's market had baskets of fresh currants for sale.
- بازار روستایی سبدهایی از انگورفرنگی سیاه تازه برای فروش داشت.
- We harvested a bountiful crop of currants from our backyard bushes.
- ما از بوته‌های حیاط پشتی خود محصول فراوانی از انگورفرنگی سیاه برداشت کردیم.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد currant

  1. noun Any of various deciduous shrubs of the genus Ribes bearing currants
    Synonyms: currant bush

ارجاع به لغت currant

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «currant» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/currant

لغات نزدیک currant

پیشنهاد بهبود معانی