امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Wiper

ˈwaɪpər ˈwaɪpə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    wipers

توضیحات

wiper شکل غیررسمی لغت‌های windshield wiper و windscreen wiper است.

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable informal
برف‌پاک‌کن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- He adjusted the wiper speed during the storm.
- هنگام طوفان، او سرعت برف‌پاک‌کن را تنظیم کرد.
- A faulty wiper can obstruct your view while driving.
- برف‌پاک‌کن معیوب می‌تواند دید شما را درحین رانندگی مسدود کند.
noun countable
نظافتچی
- The wiper quickly cleaned the muddy windows.
- نظافتچی شیشه‌های گل‌آلود را به‌سرعت تمیز کرد.
- The wiper worked hard to keep the restaurant spotless.
- نظافتچی سخت تلاش می‌کرد تا رستوران را تمیز نگه دارد.
noun countable
دستمال نظافت، اسفنج نظافت، حوله‌ی نظافت
- After painting, she grabbed a wiper to wipe away the excess paint.
- پس‌از نقاشی، او حوله‌ی نظافت را برداشت تا رنگ اضافی را پاک کند.
- He used a soft wiper to polish the dusty glass surface.
- او برای جلا دادن سطح شیشه‌ای پرگردوخاک از دستمال نظافت استفاده کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد wiper

  1. noun Contact consisting of a conducting arm that rotates over a series of fixed contacts and comes to rest on an outlet
    Synonyms:
    wiper arm contact arm
  1. noun A mechanical device that cleans the windshield
    Synonyms:
    windshield-wiper windscreen-wiper wiper blade

ارجاع به لغت wiper

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «wiper» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ بهمن ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/wiper

لغات نزدیک wiper

پیشنهاد بهبود معانی