بسیار خسته، خستهوکوفته، خستهوهلاک
She was wiped out after staying up all night to finish her project.
او پساز بیدار ماندن تمام شب برای به پایان رساندن پروژهاش خستهوکوفته شد.
The workout left him wiped out, unable to move from the couch.
این تمرین باعث شد که او بسیار خسته شود و قادر به حرکت از روی مبل نباشد.
انگلیسی آمریکایی عامیانه مست، نشئه
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
His wiped out demeanor was evident as he slumped on the couch.
وقتی روی کاناپه دراز کشید، رفتار مستش مشخص بود.
After the party, he felt completely wiped out from the excessive drinking.
پساز مهمانی، او احساس کرد که از نوشیدن بیش از حد الکل کاملاً نشئه است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «wiped out» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/wiped-out