فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Vector

ˈvektər ˈvektə

شکل جمع:

vectors

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun

بُردار

vector algebra

جبر برداری

noun

(vectorial) (هندسه) حامل، مسیر، جهت، خط سیر، شعاع حامل، به‌وسیله‌ی بردار رهبری کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

vector equation

معادله‌ی حامل

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد vector

  1. noun any agent (person or animal or microorganism) that carries and transmits a disease
    Synonyms:
    transmitter
  1. noun the compass direction in which a ship or an aircraft moves
    Synonyms:
    course heading bearing

ارجاع به لغت vector

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «vector» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/vector

لغات نزدیک vector

پیشنهاد بهبود معانی